استاد سید میر تمنا
مقدمه:
قرآن کریم به عنوان کتاب هدایت الهی، جایگاه انسان را در نظام خلقت به روشنی تبیین کرده و را را موجودی مسئول و هدفمند معرفی میکند. از دیدگاه قرآن، انسان زمانی مفید است که در مسیر عبودیت خداوند گام بردارد و در عین حال، به جامعه و همنوعان خود خدمت کند. این مقاله با استناد به آیات قرآن و تفاسیر معتبر ، به بررسی مفهوم مفید بودن انسان میپردازد.
- انسان به عنوان خلیفه الله و مسئول در زمین:
قرآن کریم انسان را به عنوان جانشین خداوند در زمین معرفی میکند و این مقام، مسئولیتهای بزرگی را بر دوش او میگذارد
وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً﴾ (البقرة: ۳۰) ﴿
«و [یاد کن] هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت: من در زمین جانشینی قرار خواهم داد»
ابن کثیر در تفسیر خود میگوید:
خلیفه بودن انسان به این معناست که او مسئول آبادانی زمین و اجرای عدالت در آن است. این مقام تنها به عبادت فردی محدود نمیشود، بلکه شامل خدمت به خلق و اصلاح جامعه نیز میشود. [1]
طبری نیز در تفسیر خود اشاره میکند :
خلیفه بودن انسان یعنی او باید به جایگاه نمایندگی خداوند در زمین عمل کند و در راه صلاح و فلاح جامعه بکوشد. [2]
- مفید بودن از طریق ایمان و عمل صالح:
قرآن کریم بارها بر ارتباط ایمان و عمل صالح تأکید کرده و آن را ملاک سودمندی انسان میداند
﴿منعَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً﴾ (النحل: ۹۷)
هر کس ـ از مرد یا زن ـ کار شایسته کند و مؤمن باشد، قطعاً به او زندگی پاکیزه ای خواهیم بخشید.
قرطبی در تفسیر خود مینویسد :
عمل صالح شامل هر کاری است که به نفع مردم باشد، از کمک به فقیران تا تلاش برای پیشرفت جامعه. زندگی پاکیزه در این آیه، همان آرامش و برکتی است که خداوند به بندگان مفید عطا میکند.[3]
شیخ ابن عثیمین نیز میگوید:
عمل صالح محدود به نماز و روزه نیست، بلکه هر کاری که به نفع مسلمانان باشد، مانند کسب علم تجارت صحیح، و خدمت به مردم، از مصادیق آن است [4]
- مفید بودن از طریق علم و دانش:
قرآن کریم علم را یکی از ابزارهای مفید بودن انسان میداند و بر تفاوت بین عالم و جاهل تأکید میکند
قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ﴾ (الزمر: ۹) ﴿
«بگو: آیا کسانی که میدانند و کسانی که نمیدانند یکسانند؟»
شیخ عبدالرحمن السعدی در تفسیر خود مینویسد:
علم زمانی مفید است که در راه هدایت مردم و حل مشکلات جامعه به کار رود. عالم واقعی ازآن کسی است که دانش خود را در خدمت دین و خلق خدا قرار دهد . [5]
امام غزالی در «احیاء علوم الدین» میگوید :
علمی که به عمل نیانجامد، مانند درختی بی ثمر است. عالم باید دانش خود را برای نفع رساندن به مردم به کار گیرد . [6]
- مفید بودن از طریق امر به معروف و نهی از منکر:
قرآن کریم یکی از وظایف اصلی انسانهای مفید را امر به معروف و نهی از منکر میداند
وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ﴾ (آلعمران: ۱۰۴) ﴿
و باید از میان شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند و به کار پسندیده فرمان دهند و از ناپسند بازدارند.
امام بغوی در تفسیر خود اشاره میکند:
امر به معروف فقط گفتن نیست، بلکه عمل کردن به نیکی ها و تشویق دیگران به آن است. انسان مفید کسی است که در اصلاح جامعه نقش فعالی داشته باشد.[7]
ابن تیمیه در «مجموع الفتاوى» مینویسد :
هر مسلمانی به اندازه توان خود مسئول امر به معروف و نهی از منکر است. این وظیفه، بخشی از مفید بودن انسان در جامعه اسلامی است.[8]
- مفید بودن از طریق انفاق و کمک به نیازمندان:
قرآن کریم انفاق را از ویژگیهای انسانهای مفید میداند
الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُم بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ﴾ (البقرة: ۲۷۴) ﴿
کسانی که اموال خود را شب و روز، پنهان و آشکار انفاق میکنند، پاداش آنها نزد پروردگارشان [محفوظ] است.
طبری در تفسیر این آیه میگوید :
انفاق فقط دادن مال نیست، بلکه هر نوع کمک مادی و معنوی به دیگران را شامل میشود. انسان مفید کسی است که از نعمتهای الهی در راه خدمت به خلق استفاده کند.
دکتر یوسف القرضاوی میگوید :
انفاق یکی از بزرگترین اعمالی است که انسان را در دنیا و آخرت سودمند میسازد. کمک به نیازمندان، سرمایه گذاری در آموزش، و مشارکت در پروژه های عام المنفعه، همه از مصادیق انفاق هستند.[9]
نتیجهگیری
از دیدگاه قرآن و تفاسیر اهل سنت، انسان مفید کسی است که به عنوان خلیفه الله؛
- مسئولیت آبادانی زمین را بپذیرد .
- با ایمان و عمل صالح، در مسیر رضای خداوند گام بردارد.
- از علم و دانش برای خدمت به جامعه استفاده کند .
- با امر به معروف و نهی از منکر، در اصلاح جامعه بکوشد .
- از طریق انفاق و کمک به دیگران، نقش مثبتی در زندگی همنوعان خود ایفا کند .
[1] . ابن کثیر، عماد الدین، تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص ۱۲۳
[2] . طبری ، محمد بن جریر ۳۱۰ ه.ق ، تفسیر الطبری، ج ۱، ص ۲۵۶
[3] . قرطبی ، أبو عبدالله محمد ۶۷۱ ه.ق، تفسیر القرطبی، ج ۱۰، ص ۱۴۵
[4] . ابن عثیمین (۱۴۲۱ ه.ق) تفسیر ابن عثیمین، ج ۴، ص ۳۲
[5] . السعدی ، عبدالرحمن بن ناصر ۱۳۷۶ ه.ق، تفسیر السعدي، ص ۷۸۹
[6] . امام غزالی ۵۰۵ ه.ق ، احیاء علوم الدین، ج ۱، ص ۵۶
[7] . بغوی ، حسین بن مسعود ۵۱۶ ه.ق، تفسیر البغوي، ج ۲، ص ۱۲۳
[8] . ابن تیمیه ، عبدالحلیم ۷۲۸ ه.ق مجموع الفتاوى، ج ۲۸، ص ۲۳۴
[9] . دکتر یوسف، القرضاوی فقه الزکاة، ج ۱، ص ۴۵