نویسنده: محمد شنق
مترجم: سمیع الله داعی
اسم: یوسف عبدالله
تخلص: قرضاوی
سال تولد: ۹/۹/۱۹۲۶ م ( عمر فعلی ۹۵)
سفر ها: به شش قاره سفر کرده است، عدهای او را فقیه در حال پرواز لقب داده اند.
ریاست و عضویت
– عضو هیئت امنا مرکز مطالعات اسلامی در آکسفورد.
– عضو هیئت امنا تنظیم دعوت اسلامی در آفریقا.
– عضو سابق هیئت کبار علمای ازهر.
– عضو سابق مجمع البحوث اسلامی در مصر
– عضو مجمع فقه اسلامی که از زیر شاخههای مرکز رابطة العالم الاسلامی است، در مکه.
– نائب ریس هیئت شرعی جهانی زکات در کویت.
– عضو مجلس امناء موسسه بین المللی قدس.
– ریس سابق و موسس اتحاد جهانی علمای جهان اسلام.
– ریس سابق مجلس افتاء و مطالعات اروپایی.
– ریس مجلس علمی دانشکده مطالعات اسلامی در فرانسه.
جوائز
– دارنده جائزه بانک اسلامی، برای رشد اقتصاد اسلامی سال ۱۹۹۰ م
– دارنده جائزه جهانی ملک فیصل، در مطالعات اسلامی سال ۱۹۹۴ م
– دارنده جائزه علمی منحصر به فرد از سوی ریس دانشگاه بین المللی اسلامی مالیزیا سال ۱۹۹۶ م
دارنده جائزه سلطان حسن بلقیه پادشاه برونا در فقه اسلامی سال ۱۹۹۷ م
آثار و نوشتهها
نوشته های او اکثرا به صورت اعمال کامله است، که در محور های متفاوتی تحریر یافته است و مختصرا به بعضی از آنها اشاره میکنیم.
– عقیده، و مکاتب متفاوت ۱۵ کتاب
– فقه ۱۰ کتاب
– فقه خانواده و جامعه ۵ کتاب
– فقه معاملات مالی و اقتصاد اسلامی ۸ کتاب
– فقه جنایی ۳ کتاب
– سیاست شرعی ۱۶ کتاب
– فقه عام ۵ کتاب
– اصول فقه ۸ کتاب
– فتاوا ۶ جلد
– فقه اخلاق ۹ کتاب
– قرآن کریم و تفسیر و متعلقات آن ۹ کتاب
– سنت نبوی و علوم متعلق به آن ۸ کتاب
– فقه الامة و دعوت ۲۶ کتاب
– بیداری اسلامی ۱۲ کتاب
تاریخ ۱۱ کتاب
– شعر و آداب گفتوگو ۱۵ کتاب
– خطبه های جمعه ۱۰ بخش
– گفتوگو های علمی تدوین شده ۳۳ کتاب
رساله ماستری ۱۳ دانه
– رساله دکترا ۸ دانه
به مناسب سالروز هفتاد سالگی، هشتاد سالگی، و نود سالگی او در قطر و ترکیه بیشتر از ده کتاب نوشته شده است.
مشکلات
– باری از سوی حکومت مصر به اعدام و حبس ابد محکوم شده بود.
– حکم تعقیب و دستگیری او از سوی پولیس بین المللی انترپول نیز صادر شده بود.
– به شکل انفرادی و عمومی بارها تلخی زندان را تجربه کرده است.
اقوال بزرگان و دانشمندان در باره او
– محمد غزالی: «قرضاوی از بزرگان زمان ما است، او به شکل بی پیشنهای از روزگار جلو زده است، در ابتدا او شاگرد من بود اما حالا من شاگرد او هستم.
– عبدالعزیز بن باز: نوشته های او ثِقل و تاثیر خاصی بر جهان اسلام گذاشت.
– ابوالحسن ندوی: قرضاوی دانشمند دانشپژوه است. او از دانشمندان بزرگ و مربیان نسل ماست.
– مصطفی زرقا: قرضاوی حجت زمان ماست، او نعمتیست که خداوند به مسلمانان هدیه کرده است.
– عبدالفتاح ابوغده: قرضاوی پیر و فقیه ماست.
– عبدالله بن بیة: قرضاوی وجدان امت و امام عصر ماست.
– عبدالمجید زندانی: قرضاوی عالم مجاهدیست.
– راشد غنوشی: قرضاوی را در یک جمله به ‹امام مجدد› میشود توصیف کرد.
– عصام العطار: فقط اسم یوسف قرضاوی خودش کفایت میکند.
– احمد ریسونی: قرضاوی فقیه مقاصدی!
– عصام البشیر: قرضاوی؛ امتی در مردی، و جهانی در کشوری!
– زغلول نجار: او بلا منازعه امام عصر ماست.
– کریم راجح: قرضاوی؛ دانشمند بزرگ، الگوی مشهور و اندیشمند پهلوان است.
– احمد راشد: پدیده قرضاویه!
محمد عماره: قرضاوی؛ مکتب فکری،جریان فکری و فقیه این امت است.
طارق سویدان: قرضاوی ستاره علما و دعوتگران است.
نمونه ای از اقوال و سخنان او
–هیچ تضادی میان وحی و عقل و شریعت و حکمت و دین علم در فرهنگ دینی ما دیده نمیشود. در نزد ما اسم دوم دین علم و چهره دوم علم دین است.
– قرائت ما از اسلام ‹جبر گرایی› در عقیده ‹نمادینه سازی› در عبادت ‹منفی نگری› در رفتار ‹قشری اندیشی› در اندیشیدن ‹لفظگرایی› در تفسیر ›ظاهر گرایی› در فقه و ‹تجمل گرایی› در زندگی را قبول نمیکند.
– تفسیر ما از اسلام بر عقیدهای که اساس او ‹توحید› و عبادتی که اساس او‹اخلاص› و اخلاقی که روح او ‹خیر› و شریعتی که روح او ‹عدالت› و رابطهای که روح او ‹برادری› است، استوار است. تمام اینها در بدنی که به اسم تمدن است؛ و اساس آنرا برابری و تکامل میسازد نمایان میشوند.
– همه را به گفت و گو دعوت میکنم. آنهای که از دین میترسند و آنهای که با اندیشه ما مخالف اند و سیاست مردانی که در جبهه مخالف ما اند، همه را یکسان به سوی گفتوگو دعوت میکنم.
– برای تمام انسانها چیزی جز خیر نمیخواهم. نه با کسی دشمنی دارم و نه علاقهای به کینه شخصی دارم. تمام انسانها یا در عقیده، یا در وطن و یا در انسانیت برادران من اند. همهای ما به یک نحوی در بندگی خدا و فرزندی آدم شریکیم. با کسی که به امتم دشمنی میکند دشمن ام و آنکه با عقیده ام میجنگد در ستیزم.
– قوتی که در قلب یک عسکر است اسلحه آن را ندارد. تربیتی که در روح و روان یک معلم نهفته است، صفحات کتاب از آن بیخبر است. به پیمانهای که عدالت در وجدان قاضی است، در متن قانون دیده نمیشود.
– تقلب در انتخابات و سرکوب آزادی از اکبر الکبائر است.
– حق همیشه قوی تر از باطل است. پیروزی باطل موقتی است، حکومت و گروههای که امکانات خود را برای تشویه چهره های شرافتمند خرج میکنند، هر قدر زمان طول بکشد، روزی چهره آنها آشکار شدنی است.