اگر شخصی در تشهد نماز جمعه امام را یافت، آیا در چنین صورتی نماز جمعه را ادامه دهد یا اینکه نماز ظهر را بخواند، زیرا که در این خصوص حدیثی از ابوهریره رضی الله عنه منقول است، چنانچه مسبوق پس از رکوع رکعت دوم، امام را یافت چهار رکعت ظهر را بخواند، نخست مسئله را تبیین نموده و سپس توجیه حدیث ابوهریره رضی الله عنه را بیان دارید.

اگر شخصی در تشهد نماز جمعه امام را یافت، آیا در چنین صورتی نماز جمعه را ادامه دهد یا اینکه نماز ظهر را بخواند، زیرا که در این خصوص حدیثی از ابوهریره رضی الله عنه منقول است، چنانچه مسبوق پس از رکوع رکعت دوم، امام را یافت چهار رکعت ظهر را بخواند، نخست مسئله را تبیین نموده و سپس توجیه حدیث ابوهریره رضی الله عنه را بیان دارید.

الجواب باسم ملهم الصواب

در رابطه با مسئله‌ی فوق علمای کرام اختلاف نظر دارند که ذیلا تبیین می‌گردد:

  • امام محمد و جمهور علما قایل‌اند اگر مسبوق پس از رکوع رکعت دوم نماز جمعه امام را یافت، لازم است که نماز ظهر را بخواند، گفتنی است که در رابطه با روش ادامه‌ی نماز مسبوق نیز بین امام محمد و جمهور اختلاف نظر وجود دارد که جمهور قایل‌اند بصورت نماز ظهر ادا می شود اما امام محمد می‌فرمایند: در هر چهار رکعت فاتحه همراه با سوره خوانده شود؛ چون که دو رکعت آخر احتمال نفل را دارد یعنی اگر جمعه باشد پس دو رکعت دیگر نفل حساب می‌شود و اگر ظهر باشد پس در دورکعت آخر خللی ایجاد نمی‌شود.
  • امام ابوحنیفه و امام ابویوسف قایل‌اند مسبوق حتی در تشهد امام را یافت لازم است بر همان نمازی که امام شروع نموده ادامه دهد، حال فرقی نمی‌کند که نماز جمعه باشد یا نماز دیگری.

دلایل گروه اول:

1ـ حدیث ابوهریره رضی الله عنه:« مَنْ أدرك الركوع من الركعة الأخيرة يوم الجمعة فليُضِف إليها أخرى، ومَنْ لم يدرك الركوعَ من الركعة الأخيرة فليصلِّ الظهر أربعاً‌»

2ـ روایت دیگر از ابوهریره رضی الله عنه:« من أدرك ركعة من الصلاة فقد أدرك الصلاة‌»

3ـ اعتبار رکوع در احکام: شریعت یافتن رکوع را مصادف با یافتن همان رکعت قرار داده است، حال آنکه اگر مقدار تکبیر تحریمه و یا تشهد در جهت احکام اعتباری داشت قطعا بجای رکوع آن را ذکر ملاک قرار می‌داد، همچنین کمتر از رکوع را علما نماز نگفته‌اند، لذا معلوم می‌شود که بنای احکام بر رکوع می‌باشد.

4ـ  این روایت ابوهریره«فما أدركتم فصلوا، وما فاتكم فأَتِمُّوا» مطلق است و روایت قبلی ابوهریره مقید این روایت می‌باشد.

  • قول مذکور  مورد ترجیح جمهور، صاحب شرح الوقایه(علامة علي بن سلطان محمد القاري الحنيفي الحنفي)،علامة صدر الدين عليّ بن عليّ ابن أبي العز الحنفي و علامه ابن عثیمین رحمهم الله می‌باشد.

دلایل گروه دوم:

1ـ روایت ابوهریره که در صحاح سته نقل شده است:«فما أدركتم فصلوا، وما فاتكم فأَتِمُّوا» حدیث مذکور مطلق می‌باشد برای مقید نمودن آن نیاز به نص دیگری است که در این خصوص نص صحیحی وجود ندارد.

2ـ همانطوری که مقتدی ابتدای نماز(پس از رکعت اول) با امام همراه شود می‌تواند نمازش را ادامه دهد، همچنین می‌تواند اگر در آخر نماز با امام همراه شود نمازش را تکمیل کند؛ چونکه تابعیت و پیروی از امام یعنی رکعت امام، رکعت مقتدی محسوب می‌شود و در تمامی امور امام بعنوان نماینده مقتدی است، لذا تابیعت امام در تمامی ارکان لازم است، بنابراین وقتی که در قسمت آخر نماز به امام اقتدا می‌کند پس لزوما تابعیت امام را یافته است و لازم است هر آنچه را با امام نیافته است جبران کند و مخالفت با امام در ادامه نماز درست نیست.

3ـ قول شیخین محکم و بدون هرگونه احتمال دیگری می‌باشد، اما قول امام محمد دارای احتمال است وطبق قانون: «إذا جاء الإحتمال بطل الإستدلال» قول امام محمد غیر قابل ترجیح است.

4ـ  بین نماز ظهر و جمعه حقیقتا و حکما تفاوت است، بنابراین شروع کردن بر تحریمه‌ی نماز جمعه و خاتمه دادن آن بعنوان نماز ظهر درست نیست.

5 ـ در صورت اقتدا به امام، مقتدی نیت ادای جمعه یا نیت نماز ظهر را کند؟ چنانچه نیت ظهر را کند بنای نمازش به امامی می‌گردد که نماز جمعه را می‌خواند که در این صورت نمازش درست نیست، و اگر نیت جمعه را کند و در ادامه نماز ظهر را بخواند چنین صورتی نیز درست نمی باشد چنانکه علامه کاسانی در بدائع الصنائع می‌فرمایند:«ولنا أن الجمعة مع الظهر صلاتان متغایرتان… فلا یصح بناء أحدهما علی الآخر»([1]).

«بیان قول راجح»

علمای کرام قول شیخین (امام ابوحنیفه و ابویوسف) را ترجیح داده‌اند، که اسامی آن‌ها به شرح ذیل می‌باشد:

ـ علامه ابن عابدین؛

ـ علامه ابن همام؛

ـ علامه علاءالدین کاسانی؛

ـ کبار علمای هند؛

ـ  علامه بدرالدین عینی؛

ـ دارالافتاء مصر؛

ـ علامه وهبة الزحیلی؛

ـ علامه شوکانی؛

ـ امام بخاری؛

ـ علامه عبدالرحمن مبارک پوری؛

ـ علامه شرف الحق عظیم آبادی.

  • توجیه حدیث ابوهریره؛ علامه بدرالدین عینی در کتاب البنایه تمامی طرق روایت مذکور را تبیین نموده‌اند که عمدتا در طرق آن ضعف راوی یا متروک بودن و یا تدلیس وجود که دارد که علمای کرام استدلال از این حدیث را نادرست دانسته‌اند، همچنین علامه شوکانی در نیل الاوطار حدیث مذکور را ضعیف دانسته و قول جمهور را در استدلال این حدیث مرجوح و نادرست گفته است، علامه عبدالرحمن مبارک پوری در کتاب تحفة الاحوذی نیز در رابطه با حدیث مذکور قول امام ابوحنیفه را ترجیح داده و استدلال جمهور را بنا بر ضعف حدیث مذکور نادرست و مرجوح گفته‌اند.

 ([1]) بدائع الصنائع/ج2/ص182/کتاب الصلاة/دارالکتب العلمیة.

و الله اعلم بالصّواب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

📛 تاسو د کاپي کول اجازه نه لری!
محتوای این وب‌سایت محفوظ است. لطفاً بدون اجازه، آن را کپی نکنید.